کار فرهنگی، نیازمند عزم ملی است

به گزارش لباس پارسی: رهبر معظم انقلاب می فرمایند؛ بدیهی است که چنین امر مهمی نیازمند حرکتی جهادی و انقلابی است. فرهنگ عمومی ما در سالهای اخیر دستخوش نابسامانیهای فراوان بوده است. این نابسامانی بیش از هر چیزی ریشه در ناآگاهی دارد. احیای سنت امر به معروف و نهی از منکر در حوزه فرهنگ میتواند پشتوانه محکمی برای این هدف مقدس باشد. رویکرد مسئولان در این عرصه باید مبتنی بر استفاده از نقد و نظر کسانی باشد که به دلیل ارتباط دائمی و مستمر با مسائل فرهنگی، آسیبها و ضعفهای آن را میشناسند و قادرند نوری را فراراه مسئولان برای رسیدن به نتیجه مطلوب روشن کنند. احساس استغنا از نظر فعالان دلسوز فرهنگی، سم مهلکی است که مسئولان را به وادی ناکجا آباد خواهد کشاند. این موضوع مطلبی است که از سوی رهبر معظم انقلاب نیز مورد تأکید قرار گرفته است.
اعتقاد من این است که مجموعه انقلابی کشور که بحمدالله تعداد بیشماری از آنها در بین جوانهای ما،در بین صاحب نظران ما، اساتید ما، بزرگان ما، تحصیل کردههای ما حضور دارند، میتوانند با منطقِ محکم وارد میدان بشوند، نقّادی کنند. نقاط ضعف را و نقاط منفی را به رخ ما مسئولان بکشانند. گاهی میشود که مسئول، متوجّه نیست چه دارد میگذرد در متن جامعه، اما آن جوان در متن جامعه است، او میفهمد؛ آن عزم ملّی و مدیریّت جهادی که عرض کردیم در زمینه فرهنگ، این است.
صلاح جامعه بدون اصلاح فرهنگ آن میسر نیست. تلاشهای اقتصادی و اجتماعی زمانی میتوانند شاهد مقصود را در آغوش بگیرند که الزامات مورد نظر آنها در فرهنگ جامعه نهادینه شده باشد. ابعاد فرهنگ و تأثیر آن، بر خلاف باور برخی، به احداث مراکز آموزشی خلاصه نمیشود. گستره فرهنگ و کار فرهنگی از جزئیترین فعالیتهای فردی تا جدی ترین مسئولیتهای اجتماعی کشیده شده است. به تعبیر رهبر معظم انقلاب فرهنگ از اقتصاد هم مهمتر است.
به همین دلیل ورود به عرصه فرهنگ و فعالیتهای فرهنگی، به دلیل ابعاد گسترده آن، باید ورودی کارآمد، مداوم، همراه با مدیریت راهبری و در یک کلام حرکتی جهادی باشد. تعبیری که از سوی مقام معظم رهبری بارها مورد استفاده قرار گرفت و نهایتاً سال ۱۳۹۳ با آن نامگذاری شد. واقع قضیّه این است که کارزار فرهنگی از کارزار نظامی اگر مهم تر نباشد و اگر خطرناک تر نباشد، کمتر نیست؛ این را بدانید؛ واقعاً یک میدان کارزار است اینجا.
چنین راهبرد ویژه ای نیازمند طرح یک مختصات خاص برای فعالیتهای فرهنگی است. بدون در نظر گرفتن نیازها و لوازم مورد نیاز برای فعالیتهای فرهنگی، نمی توان به پایان مطلوب آنها دل بست. به همین دلیل جا دارد به شناخت ویژگیهای کار فرهنگی مطلوب در بیان مقام معظم رهبری بپردازیم و به این پرسش مهم و اساسی پاسخ دهیم که اصولا برای توفیق در فعالیتهای فرهنگی به چه لوازمی نیاز داریم؟ از چه موانعی باید بگذریم؟ و باید مراقب چه پرتگاههایی باشیم؟
مراقب رخنههای فرهنگی باشید
دهها سال است که ایرانیان با معضلی به نام غرب زدگی روبه رو هستند. انقلاب اسلامی ایران در واقع تقابلی جدی با رویکرد وابسته ساز غرب گرایان، در همه جوانب آن، به غرب بود. برخی معتقد بودند برای پیشرفت باید از فرق سر تا انگشت پای ایرانی، رنگ و بوی فرنگی بگیرد. با وجود پیروزی انقلاب اسلامی و مبارزه بی امان با پدیده شوم تهاجم فرهنگی، امروزه با رخنههای متعدد فرهنگی روبه رو هستیم. نماد بارز رخنه فرهنگی، استحاله ارزشهایی است که با وجود صبغههای اعتقادیِ اسلامی و ایرانی، باید با لعاب تازه ای از فرهنگ غربی، به بیماری کشنده استحاله فرهنگی مبتلا شوند. در حقیقت ارائه ارزشهای ضد دینی و ضد ایرانی، با قالبی ظاهراً موجه، به طالبان آن، فاجعه ای است که این روزها در جریان است. برخی به بهانه صدور ارزشهای انقلابی و با ادعای تلاش برای مقابله با تهاجم فرهنگی، به دنبال ایرانیزه و اسلامیزه کردن تعابیری هستند که اصالتاً در برابر ارزشهای ملی و مذهبی ما قرار دارند. مفهوم هزار وجه آزادی یکی از این دامهای مخوف و هراس انگیز است. برخی از افراد هر نوع حساسیت نسبت به فعالیتهای ضدفرهنگی را، محدود کننده آزادی میدانند و مدعیاند، آزادی یکی از ستونهای بی بدیل شکلگیری انقلاب اسلامی است.
به تعبیر مقام معظم رهبری:
آزادی غیر از ولنگاری است؛ آزادی غیر از رهاسازی همه ضابطهها است. آزادی که نعمت بزرگ الهی است خودش دارای ضابطه است؛ بدون ضابطه، آزادی معنی ندارد اینکه ببینیم کسانی با استفاده از هنر، با استفاده از بیان، با استفاده از ابزارهای گوناگون، با استفاده از پول، راه مردم را بزنند، ایمان مردم را مورد تهاجم قرار بدهند،در فرهنگ اسلامی و انقلابی مردم رخنه ایجاد کنند، ما بنشینیم تماشا کنیم و بگوییم که آزادی است،این جور آزادی در هیچ جای دنیا نیست.
درک عمیق مفاهیم فرهنگی،هم برای مردم و هم برای مسئولان، میتواند ضمن بالا بردن هوشیاری آنها،از رخنههای فرهنگی جلوگیری کند و این خود یکی از مهمترین ویژگیهای یک فعالیت فرهنگی صحیح است.
شاهراه فرهنگ اسلامی ایرانی
کار فرهنگی در قالب به اصطلاح هیئتی آن، فرجام مناسبی نخواهد داشت.در حالت بسیار خوشبینانه، بدون شناختن ابعاد کار فرهنگی و اهداف مورد نظر آن، با هرز رفتن و نابود شدن سرمایههای مادی و معنوی، بدون هیچ تغییر مطلوبی، روبه رو خواهیم شد. برخی به بهانه توصیه و نقد، هویت و اعتقادات بنیادین مردم ایران را به سخره میگیرند و نام آن را نقد و نقادی فرهنگی میگذارند. غافل از این که نقد و نقادی، خود نیازمند آداب و فرهنگ ویژه است. به تعبیر مقام معظم رهبری: «من در مورد تذکّرات، معتقدم باید با منطق محکم و با بیان روشن، نقطه نظرات صحیح را ارائه بدهند. با تهمت زنی و جنجال آفرینی، بنده موافق نیستم؛ با تکفیر کردن و متهم کردن این و آن، بنده موافق نیستم.
نادیده گرفتن خطوط انقلاب اسلامی و هویت اصلی ملت ایران، تحقیر اخلاق ایرانی و فرهنگ اسلامی و مقایسه ای احساسی و توام با لاابالی گری، زمینه سست شدن عزم راسخ ملی و توسعه بیماری سرطانی تردید را در میان مردم به وجود خواهد آورد. در چنین حالتی ضربه پذیری فرهنگ عمومی، که در میان غبار تردید حالتی مضاعف به خود گرفته است، راه را برای نفوذ فرهنگ بیگانه و از خود بیگانگی فرهنگی هموار خواهد کرد. بنابراین دفاع از هویت ایرانی و اسلامی و حفظ و ترویج ارزشهای آن، میتواند یکی از مهمترین اهداف هر فعالیت فرهنگی باشد.
این که وضعیت معیشتی مردم بهعلل مختلفی مانند تحریمهای بی سابقه ی دشمنان به سردمداری ایالات متحدهی امریکا از یک سو، و ضعف شدید در کارآمدی بخش عمدهای از سیستم مدیریت اقتصادی واقعا در تنگنا قرار گرفته هیچ شکی وجود ندارد.
این که باید تمام سازمانها و نهادهای مرتبطی که بههر نحوی حتی با کمترین درصد از شرح وظایف و ماموریتهای ذاتی شان با اقتصاد کشور و معیشت جامعه سروکار دارند میبایستی رویکردی اقتصاد محور داشته باشند،باز در آن شکی نیست.اما آیا باید همهی اینها و دهها دلیل دیگر مبنای توجیهی برای چشم پوشیدن از مقولهی بسیار مهم«فرهنگ» باشد.
نگاهی به دورههای مختلف تصدی گری دولت توسط جریانات یا خرده جریانات سیاسی و عملکرد آنان، نشانگر عدم توجه کافی و در خور شان واقعی بهفرهنگ است.البته فراموش نکنیم که متاسفانه ادعاهای طرح شده در خصوص اهمیت دولتمردان وقت به مقولهی فرهنگ، در چارچوب سیاستهای کلان جریان وابسته شان تعریف میشود نه نسبت واقعی میان نیازمندیهای جامعه با حوزهی سیاست و مقوله ی فرهنگ.
یکی از مصادیق عینی غفلت از مقولهی فرهنگ، بررسی ارقام و آمار موجود در کلیات بودجهی کشور و میزان رقم اختصاص داده شده به آن است.مقایسه ی ارقام سالیانهی اختصاص داده شده بهفرهنگ طی یک بازه زمانی تصدی گری دولتها به ویژه دولت مستقر به خوبی تایید کنندهی ادعای ماست.
برای موشکافی دقیق این روابط،مولفهها و آموزههای گفتمان فرهنگی رهبر حکیم و فرزانهی انقلاب بهترین راهگشا برای علاقمندان و دغدغه مندان حوزههای فرهنگی و اجتماعی است؛راهبردی که اگر کارگزاران حکومتی در هر سه قوهی مقننه، قضاییه و مجریه آن را به عنوان یک« نقشه راه» مورد عنایت قرار داده و در اقداماتشان به طور مستمر مطمح نظر قرار دهند، بدون شک اوضاع فرهنگی جامعه بسیار بسیار بهتر خواهد شد و کمتر شاهد این نوع ولنگاریها در عرصههای فرهنگی به ویژه فرهنگ عمومی خواهیم بود.
برچسب ها :جمهوری اسلامی ایران ، خطوط انقلاب اسلامی ، رخنه های فرهنگی ، سخنرانی آیت الله خامنه ایی ، صلاح جامعه ، فرهنگ اسلامی ، مسئولین ، مقام معظم رهبری ، وضعیت معیشتی
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰